شبنم بـیـقـرار

بـیـقـرار درانـتـظـار طـلـوع آفـتـابــــ

شبنم بـیـقـرار

بـیـقـرار درانـتـظـار طـلـوع آفـتـابــــ

شبنم بـیـقـرار

شعلگی ریشه در زمین داشتن و سر بر آسمان ساییدن است...
زمینی بودن و چشم به آسمان داشتن...

اما همان لحظه که شعله در اوج به سر می برد
لحظه مرگ اوست!
و چه خوش است مرگ برای آرمان...

چه بی قرار است دل شعله برای پرواز و چه زبانه می کشد!
زبانه های آتش، نه از برای حرارت، که برای سوختن در حسرت پرواز است

نگاه شعله به آسمان است...
اما پابند زمین...

=======================

زمانی شعلگی بودم و دلی بیقرار، اما...
فهمیدم حتی گرما و میل به بالا رفتن هم از آفتاب وجود مولایم است. پس شبنم شدم...
اشک شب انتظار
شاید روزی، در جایی، نگاه آفتاب پشت ابر، که دیگر پشت ابر نبود (ان شاء الله) مرا دید و گرمای تبخیر برای وصل به خود، داد!
تا نیایی گره از کار بشر وا نشود...

=======================

پرواز کردن، ربطی به بال ندارد....
دل می خواهد...
ولی به وسعت آسمان...
دل را باید آسمانی کرد....

=======================

با تعریف و تمجید و احسنت و عالی بود و... به شدت برخورد میشه! لطف کنید که این دست نظرات رو نذارید چون حتی عدم نمایشش هم هیچ کمکی به نویسنده نمی کنه! من واقعا اذیت می شم وقتی این دست نظرات رو می بینم! کلی باید با خودم کلنجار برم! من ضعیفم تعریف شما روی من اثر میذاره! به خدا این کار برای من خوب نیست! دوستم باشید و برام کمک...ممنون

=======================

دیگه از این به بعد نظرات جز در موارد لازم جواب داده نمیشه. تایید میشه ولی جواب داده نمیشه! مگر این که سوال خاصی بپرسن و یا کار واجبی باشه. یا حرف خاصی زده بشه که به بحثی دلچسب منجر بشه.

همه برام به شدت محترم هستن اما این کار الان برام لازمه.

=======================

خیلی از پست های وبلاگم شاید اونقدر که باید گویا نباشه ولی توی جوابام به کامنتا حرف توی پست رو توضیح میدم. چون من آدمی هستم که حرفم رو توی گفتکو میتونم بزنم. اگر دلتون خواست دقیق متوجه منظورم از پستی بشید لطفا کامنتا رو و جوابشون رو هم بخونید. ولی تا قبل از اون در مورد پست قضاوتی نکنید!

=======================

اللّهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی

آخرین مطالب
۲۴
خرداد ۹۶

دیشب وسط دعا توی فضای باز حواسم رفت به خانوم و آقایی که توی اون محوطه نشسته بودن. زیر اندازشون با ما یکم فاصله داشت. یهو دیدم آقا با لنگه کفشش حدود دومتر جلوتر از جایی که نشسته بود اومد کفشش رو محکم روی زمین زد. دقت کردم دیدم انگار یه چیزی مثل سوسک بوده که کشته!

دلم به درد اومد. اغراق نمیکنم ها! واقعا دلم به درد اومد!

نمیشه گفت زیر لب ولی یه جوری که اون آقا نمیتونست بشنوه گفتم: دردت درمون شد؟ کشتیش راحت شدی؟ اون بدبخت چه کارت داشت؟ اینجا که فضای بازه اونم که باهات فاصله داشت..الان برای چی کشتیش؟

 نمیشد اون وقت شب برم این حرفا رو بهشون بزنم.معمولا آدما خیلی سختن و منم شرایط بحث نداشتم. مزاحمت بود برای بقیه...

موقع رفتن نگاه کردم دیدم حتی سوسک هم نبوده. ملخ بوده! داشته میرفته...

راستش رو بخواید خیلی از حشره کش ها هم نباید حتی توی خونه استفاده بشه ولی ما بهش اصلا فکر نمیکنیم! خیلی راحت چون میشه این جوری رفع کنیم عوامل وسواس دست میبریم به این کار که نتیجه ای جز قساوت قلب نداره.

حالا واقعا برای چی؟ هیچ وقت بهش فکر نمیکنیم.

از اون طرف انتظار داریم وقتی توی اوج بی رحمی هامون غرقیم خدا بهمون رحم کنه؟ چون من از مثلا ملخی که داره دومتر اونورتر میره پی کار خودش میترسم یا به قول بعضی چندشم میشه باید بکشمش؟!

اینا شاید به نظر فرعی بیاد ولی نشونه قساوت قلبه! حالا هی برم بگم الغوث...خلصنا...خود این قساوت قلب ناره!

حالا هی برم بگم اللهم العن قتلة امیرالمومنین

ولی بیام کاری رو بکنم که علی علیه السلام سوگند خورد حتی اگر دنیا رو به من بدن انجام نمیدم.*

چه جوری شیعه ایم واقعا؟


یکم روی قلبامون کار کنیم! شاید کاری که اون خانوم و اقا رو نجات میداد امشب؛ پا گذاشتن روی این حساسیت و وسواس بیجاشون بود. آتشی که باید ازش خلاصی پیدا میکردن همین بود! شاید...

هزار اسم خدا رو به زبون بیاریم اما در قلبمون به روش بسته باشه هیچ فایده ای نداره!


بعدا نوشت: مسئله این پست این نیست که سوسکای خونه مونو بکشیم یانه یا این که اون خانوم و اقا حتما نیت خیری داشتن! مسئله اینه که ما باید هوای کارامونو داشته باشیم تا پایین دستمون _حالا چه حیوون و حشره، چه یه بچه که میتونه بچه خودمون باشه یا بچه دیگرون...میتونه مقصر باشه یا نباشه_ بهش ظلم نشه! مخصوصا حیوانات و حشرات که واقعا دیده نمیشن! بعضی رفتارای ما واقعا ظلمه بهشون! میدونم پستم اون قدر گسسته بود که یکم سخت درک میشد؛ ولی دیگه نه اونقدر که نتونید کلا متوجه بشید! شلاق زدن بیجا به حیوونی که زیر دستمونه هم میتونه باعث بشه که ما از رحمت خدا دور بشیم!حتی داریم که حیون موذی رو فقط با یک ضربه بکشید بیشترش ظلمه!

این بخش از خطبه حضرت امیر المومنین علیه السلام هم که پایین اوردم منظور که این نیست که مورچه نمیشه مثلا سوسک میشه! مسئله اینه که کوچیکترین و بی زبون ترین و در ظاهر بی فایده ترین موجود زنده عالم! اونم حتی اندازه پر کاه! چیزی که اصلا وزن نداره... نباید بهش ظلم بشه!

شاید توی تموم سال نشه همیشه به این چیزا دقت کرد. ولی حداقل باید توی شبای قدر مراقب این چیزا باشیم! چون میخوایم تا جایی که ممکنه به خدا نزدیک بشیم واز هر فرصت این شبا استفاده کنیم!



پ.ن:

*اگر هفت اقلیم و آنچه را که زیر آسمان آنهاست، در اختیارم گذارند و در مقابل، این توقع را داشته باشند تا خدای را به همین مقدار معصیت کنم که پوست جوی را از دهان مورچه ای به جور و بیداد بستانم، هرگز تن به چنین کاری نخواهم داد.(خطبه 224 نهج البلاغه)

نظرات  (۲۲)

۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۴ مریم /دلژین
من مشکلم اینه نمیتونم سوسک بکشم تو خونه 😐 راهنماییش میکنم به سمت در حیاط یا اگه بره سمت توالت غرقش میکنم که گویا میگن شنا بلده و دوباره برمیگرده 😂
ولی گاهی واقعا این حشرات باعث آزار میشن تو خونه... من پارسال کل خونه ام رو مورچه بالدار برداشته بود ، رو زمین همه اش سیاهه سیاه بود اونقدر زیاد شدن... چاره ای جز سم پاشی نبود‌‌.‌.. 
ولی نوشته ات خیلی نکته جالبی رو بررسی کرده بود... لایک‌... 
پاسخ:
ببین تا جایی که برامون ممکنه باید شرایط و حقوق ضعیفتر از خودمونو در نظر بگیریم! وگرنه ما هم میفتیم توی یه سیستمی که قویتر از ماهه شرایطمونو در نظر نمیگیره...

تازه خیلی از این کشتن ها و تند شدن ها و خیلی چیزای دیگه واقعا قصاوت قلب میاره که خب در خیلی از چیزا به رومون بسته میشه...

یه سری سمایی هست که باعث فرار حشرات موذی میشه نمیکشتشون. حتی اسانس های طبیعی. هستن فقط باید پیگیری کرد که کجاها میفروشن.

منم ممکنه یه دفعه مثلا ببینم یه مورچه ای زنبوری چیزی داره منوو میگزه بکشمش. ایرادی نداره اون حشره ای رو که موذیه بکشی ولی این دیگه خیلی مسخره بود!
✔ تلنگر بسیار بجایی بود .... آجرک الله✔
شبهای قدرتان به بهترین مقدرات ؛ مزین و مقدور ...... وفقکم
پاسخ:
التماس دعا
درسته و زاویه ی نگاهتون هم قشنگ بود ولی به نظرم نه تا این حد!
من قبول دارم که این کار و کشتن جانوران باعث قساوت قلب میشه اما نمیشه با این کارِ اون شخص هم قضاوتی تا این حد، در موردش کرد و گمان کرد که مثلا قلبش بسته ست یا ضد اقدام امیرالمومنین کاری کرده! شاید اون خیلی هم از ما جلوتر باشه، و این کار رو هم به نیت آرامش بقیه برای دعا انجام داده باشه.
چون اتفاقا ملخ موجودیه که می جهه و اگر می پرید روی یکی از آدمها دیگه نه شرایط دعا برای اون آدم مهیا میشد نه برای بقیه!
میشه فکر کنیم نیتش خیر بوده :)
پاسخ:
من که اون ادم برام مطرح نیست. فعل مطرحه.
من در مورد اون ادم قضاوتی نمیکنم.

کامنتا رو هم بخونید لطفا.
بازم کشتن لازم نبود. میشد پرتش کرد یه طرف.

بدبخت ملخه کوچیک بود داشت میرفت!
شخصِ نوعی رو عرض کردم نه اون آدم دقیقا.

آره میشد پرتش کرد اونطرف! به فکرش نرسیده.
در هر حال خدا همه رو هدایت کنه ان شالله که نیت او هم خیر بوده.
پاسخ:
ان شاء الله که خیر بوده ولی چون میخواستم اصل کار رو تقبیح کنم و بگم این کار(جدای از نیتی که داشتن) غلط بوده نه روی نیتشون تکیه دارم و نه روی مسائل و چیزایی که بعدا دیدم که بگم برداشتم درست بوده.
اگر خودمم صحنه رو دقیق ندیده بودم واقعا سعی می کردم حس بدی پیدا نکنم نسبت به اون خانوم و اقا...

مسئله مهم اینه که باید هوای زیر دستمونو داشته باشیم و براش برنامه ریزی کنیم. رحم یه بخشیش همینه.
من چندتا سوسک تو زندگیم کشته باشم خوبه! :(((((
و هرکدوم رو هم کشتم وجدان درد داشتم :(((((((
پاسخ:
الان به خاطر عذاب وجدانتون ناشناس نظر گذاشتید؟ این مثل شطرنجی کردن صورته توی فیلم؟ :)


کاری نکنید که عذاب وجدان بگیرید! حالا اون کار هرچی که هست.
نظرت در مورد مارمولک هم همینه؟:))
یکبار وسط سخنرانی تو یه جلسه یه مارمولک زیر پای خانمها در اومد چنان غوغایی شد که بیا و ببین.
منم به همون چیزی که لوسی می گفت فکر کردم که اگه میرفت طرف بقیه و احیانا جیغ و صدای یکی در می اومد وسط دعا چی میشد؟اما خب کشتنش هم لازم نبوده شاید ،ولی بازم دلیل و نشونه ی قساوت قلب نیست به نظرم
یاعلی

پاسخ:
اون غوغا مبناش چیه؟
ترس از مارمولک، سوسک، ملخ، یا حشرات دیگه مبناش چیه؟

برای این که اون غوغا رو جلوش رو بگیریم چون زورمون به اون خانوما نمیرسه که بهشون بفهمونیم نباید از یه همچین چیزی ترسید پس باید به چیزی که زورمون میرسه ظلم کنیم؟!

اصلا اون سخنرانی برای چیه؟ جز برای این که دین رو بهتر بفهمیم؟ خب اگه دین بخشیش این باشه که رحم و شفقت ماها باید شامل حال زیر دستمون بشه، اگر سخنرانی به قمیت ظلم به اون مارمولک یا سوسک یا ملخ یا مورچه، برقرار هم بمونه خلاف دین عمل شده...میخوام چی کار اون سخنرانی رو؟

کشتنش لازم نبود. اصلا جمعیت اونقدر نبود. میگم که چون میخواستم بیشتر روی این وسواس ها و ترسها تکیه کنم خیلی موقعیت رو توضیح ندادم.
یکم بهم اعتماد کنید و و به قضاوتم لطفا! :)

۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۰۶ دچـــــ ــــــار
یه روش خوب برای مبارزه با سوسک های توی خونه بدون کشتنشون :
+ درصورت مشاهده یک دستمال کاغذی برداشته و تا کرده و با آن سوسک را گرفته و به سطل اشغال انتقال بدهید. در راه اگر مایلید شیطنت کرده و کمی دستمال را فشار دهید.:)


+ روی قلبامون کار کنیم ...
پاسخ:
دقیقا! روی قلبامون کار کنیم. خیلی چیزای بد رو با اسامی خوب اون تو جا دادیم!


تعبیر جالبی بود...
وای من بچه بودم خیلی حیوونا رو اذیت کردم وکشتم:(
پاسخ:
خب اون مال بچگی بود. از الان به بعد...
دقیقا!
هربار هم میکشم چنین عذاب وجدانی دارم!
واقعا سوسک رو نمیشه کاریش کرد!
وقتی میاد تو سینک ظرفشویی!
نمیشه گفت که بفرما برو...

بذاری بمونه هم تخم گذاری می کنه کل زندگی رو سوسک برمیداره!
خودشون می دونن نباید بیان تو زندگی آدما
وقتی هم میان...
:(((((((((

خونه های قدیمی ساز معمولا سوسک مهمون خونه شون هست
پاسخ:
سمایی هست که باعث میشه حشرات موذی بدون این که کشته بشن فراری بشن.
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۱۷ دچـــــ ــــــار
مثلا چیا ؟
پاسخ:
خیلی چیزا!
مثلا حمایت به جای کنترل گری...
امر به معروف و نهی از منکر به جای تفتیش عقاید و تجسس

حریم قرار دادن برای خود به جای طرد فرد دلسوز

وسواس به جای تمیزی(البته وسواس انواع مختلف داره ولی اونی که توی عامه مطرحه رو گفتم) یا نظم یا دقت نظر...

کرامت انسانی به جای غرور :)

تربیت به جای تخلیه خشم

تنبیه به جای خشونت علیه خانواده

خیلی چیزا هست که موردی بخوام بگم مثنوی هفتاد من کاغذ میشه...

خودمون هم میدونیم که داریم چه بلایی سر خودمون میاریم ولی قبولش سخته! خیلی سخته...البته به مردم حق میدم که نتونن قبول کنن.
خب به نظرت چطوری اون خانمها رو متوجه اشتباه بودن ترسشون کنیم؟ 
ملخ و سوسک نه ولی مارمولک البته ضرر هم داره و به علاوه چندش ناک هم هست‌
و البته شاید بدونی که ترس از حشرات در اغلب خانمها یه ویژگیه که به قدرت ادراک و احساسات اونها برمیگرده و دلایل تقریبا علمی داره.
من منظورم ظلم به زیر دست نیست منظورم اینه که گاهی بعضی چیزها باعث واکنش سریع ما میشه که شاید درست  نباشه اما من فکر نمیکنم خیلی رابطه ای با قساوت قلب و اینها داشته باشه.

پاسخ:
همون چندشناکه اصله وگرنه مارمولک تا خورده نشه سمش وارد بدن نمیشه. تازه سوسک رو هم کم میکنه.
ببین من اون زمان نتونستم چیزی بگم اما اومدم اینجا نوشتم. قرار نیست که اونا رو متوجه ترسشون بکنیم الزاما ولی حداقل میتونیم به خاطر ترس اونا کار غلطی نکنیم! کشتن حشرات و حیوونای موذی به خاطر ضعف یکی دیگه منطقیه؟

واکنش سریع همون مرصاده دیگه! اونی که باورمون باشه توی معرکه خودشو نشون میده وگرنه که من توی سخنرانی و حرف خیلی هم ادم خوبی هستم! اتفاقا به قساوت قلب ربط داره اما قبل از این که توی مخمصه بیفتیم اون قساوت خودشو نشون نمیده... وقتی بین دوتا کار مجبور به تصمیم بشیم توی معرکه های زندگی خدمونو و روحیات و ایرادای قلبیمون رو نشون میدیم.
اگر ربط نداشت که خدا میومد یه امتحان شفاهی ازمون میگرفت همه میگفتیم دروغ بده و غیبت بده و ظلم بده بعدشم همه میرفتیم بهشت..اما ما رو وارد یه امتحان عملی کرد که عملا نشون بدیم مووضعمون در مقابل ظلم به پایین دست چیه..اونم توی لحظه هایی که ممکنه نتونیم خووب فکر کنیم و خودمونو کنترل کنیم.
خصلت دنیا و زندگی غیرقابل پیشبینی بودنشه.
سلام
واقعا بعضی وقتها اصلا لزومی نداره اذیتشون کنیم یا بکشیمشون
حکم شرع اینه که تا جایی که ممکنه نکشیمشون
و مسلما ترس ها و شرایط روحی ما آدمها ضرورت ایجاد نمیکنه برای سلب زندگی از مخلوق خدا...
این مشکل ماست که میترسیم نه مشکل اونها! درسته که جاشون تو خونه های ما نیست،اما حق نداریم بهشون ظلم کنیم
پیامبر اگه حشره ای جانوری وارد خونه اش میشد تلاش میکرد بیرونش کنه
پاسخ:
سلام. دقیقا!
و ما باید توی این معرکه ها خودمونو نشون بدیم که آیا میتونیم در مقابل وسوسه ظلم به پایین دستیمون مقاومت کنیم یانه.
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۵۵ دچـــــ ــــــار
کرامت انسانی به جای غرور :)
+ این قضاوت نبود؟ :)
پاسخ:
خود فرد باید قضاوت کنه که واقعا داره از کرامتش دفاع میکنه یا داره غرورشو تغذیه میکنه. هرکس باید خودش دلشو پالایش کنه.
من که توی دل دیگرون نیستم ولی خب این اتفاق میفته که نفس مارو گول بزنه!
باید حواسمون باشه...
 
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۳۵ صحبتِ جانانه
الآن سوسک زده به آشپزخونه ی من
آیا از بین بردن سوسک ها قصاوت قلب میاره؟
بذارم به زادوولد ادامه بدن و همه ی خونه رو بگیرن؟
پاسخ:
ببین من میدونم که نتونستم خوب توضیح بدم و منظورمو برسونم ولی اینقدر نبوغ در شما سراغ دارم که بتونم بفهمم میتونستی منظور منو از این پست بفهمی! و این اصلا کنایه نیست بلکه واقعا به هوش شما ایمان دارم!

کامنتا رو هم بخونید لطفا.با خوندم اونا بهتر متوجه منظور من میشید.
الان من اینهمه نظر نوشتم اومد، پرید؟
پس بی خیال ولی سوسک را باید کشت
و آشپزخانه را جور دیگر باید دید
پاسخ:
شما هر جور راحتید...
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۰۱ ....جلیس العقل ....
ممنون
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۰۵ مریم /دلژین
نتیجه گیری کلی اینه که تا زمانی که موجود زنده ای به شما اسیب و ضرر نرسونده بهش آسیب نرسونین...
پاسخ:
بله درسته و اگر این کار رو بکنیم باید به قلبمون رجوع کنیم که چرااا؟!
حدااقل شب قدر...
نظر قبلی طولانی بود
فکر کردن به دوباره نوشتنش هم سخته
اما یه تیکه اش این بود

احتمال زیاد اون خانمه اینقدر گفته بود که الان می پره بهمون مرده هم اعصابش خرد شده و رفته ملخ رو کشته
پاسخ:
شاید...
خیلی احتمالات هست ولی نتیجه همه ش این بود که یه حیوون بیگناه کاملا بی ضرر(ملخ چه ضرری داره؟ فقط میپره) تاوانشو داد.
جالب بود
باید از کشتارهام کم کنم :-(
پاسخ:
فقط کشتار نیست. هر عملی که بدون فکر و بدون دلیل محکم باعث سختی و ضرر دیگران علی الخصوص پایین دستیمون بشه!
۲۵ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۴۱ بنتُ الهدی
همسر من خیلی حساسن و اکثرا حشرات رو از پنجره پرواز میدن :)) اما یا نکته خیلی جالب ! یه شب قهر بودیم من اومدم از اتاق برم بیرون که یه حشره دیدم و شروع کردم به جیغ و فریاد و صدا زدن همسر که بیا بکشش ! کلا یادم رفت قهریم :)) بعدا با خودم گفتم اصن شاید فلسفه ی خلقت این موجود این بود که ما رو آشتی بده :) بعدم همسر از خونه انداختش بیرون و رفت دنبال یه زوج دیگه :)))
پاسخ:
چه همسر دل رحمی دارید شما! هم به خاطر برخودشون با حشرات هم به خاطر برخوردشون با شما موقع قهر! :)

شاید..بودن هیچ موجودی بی حکمت نیست!
۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۲۱ بنتُ الهدی
بله ایشون بسیار بسیار دل رحم و مهربان تشریف دارن ماشالا چشمش نزنم :)) البته اصولا ما شب ها با حالت قهر نمیخوابیم و جزو قوانین خونه مون هستش :) کسی حق نداره قهر باشه و جدا بخوابه. برای همین هم زود آشتی میکنیم و بیشتر از یک روز نمیشه قهرمون.
پاسخ:
این کارتون عالیه و خب بازم از مهربونی دل شما دو نفره!
متن و بحث‌های کامنتی رو خوندم، اتفاقا منم شب قدر می‌خواستم یه سوسکو بکشم، گفتم ولش کن، شب قدره! 😆
ولی جدای از بحث اصلی، شما میگین خانم‌ها باید بفهمن و یاد بگیرن حشرات ضرر ندارن و باید ترسشون رو مدیریت کنن. یه سوال می‌پرسم، اگه مثلا یه دفعه یه ملخ بپره رو صورتتون ناخودآگاه با هیجان با دست پرتش می‌کنین که احتمال زخمی شدنش هم وجود داره با این حرکت؟ یا اینکه کاملا خونسرد سعی می‌کنین آروم بگیرینش و ولش کنین؟ در واقع همون واکنش در معرکه که میگین دارین و اصلا در این موارد ترس شدنیه یا نه؟ :)
پاسخ:
:)

فقط این نیست که باید خانوم ها مراقب ترس هاشون باشن. البته خب باید سعی کنیم رفتارهامون رو کنترل کنیم و سعی میکنم که با ارامش اون حشره رو از خودم دور کنم. بعضی اوقات هم اگر مطمئن باشم ضرری نداره از خودم دورش هم نمیکنم. بازم بگذریم از این که حالا ملخه رفته دیگه دنبالش نمی کنم بکشمش!!!

مسئله اصلی اینه که ماها باید سعی کنیم نسبت به رفتار هامون اشراف پیدا کنیم و سعی نکنیم همش رفتارهامون رو توجیه کنیم و اسمای خوب روشون بذاریم! خیلی وقتا این کارمون(همین بهانه اوردن برای کارای غیر منطقی) باعث میشه در رحمت به رومون بسته بشه! باعث میشه در قلبمون نسبت به معارف خدا بسته بشه. و البته کسانی که دور و بر ما هستن از بودن کنار ما احساس ارامش کمتری بکنن! و حتی حیوونا هم باید کنار من و شما ارامش و امنیت داشته باشن.

شاید قصد اون زن و شوهر واقعا این بوده که نذارن کسی دیگه از پریدن ملخ روی اونهاا بترسه، ولی اگر بیشتر روی رفتارهاشون اشرافف داشتن و بیشتر به حواشی تصمیماتشون فکر می کردن اون ملخ کشته نمیشد! می تونستن با یه دستمال اون ملخ رو بگیرن و ببرن یه جایی دور از جمعیت رهاش کنن. این رفتار با فکر و تعمق براشون از صدتا الغوث بیشتر ثواب داشته!

ما هرچی بیشتر روی رفتارهامون فکر کنیم و بیشتر نسبت به حواشی تصمیماتمون اشراف داشته باشیم و بیشتر مراقب تبعات تصمیماتمون که متوجه اطرافیانمون(انسان و حیوان) هست باشیم، بیشتر مورد لطف و رحمت خدا قرار میگیریم! هرچی بیشتر توی رفتارمون رحم و شفقت بروز پیدا کنه بیشتر مورد رحم و مغفرت خدا قرار میگیریم. 

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.