برای بنده کار بلدی اینه که خوب چشم بگه...
باید منتظر باشه که یه زمانی بهش داده بشه که بتونه چشم بگه...
سختی و آسونیشم براش مهم نباشه!
یه زمانی همش می گفتم شهادت...
یه نقل قول از یه شهید خوندم که نوشته بود(نقل به مضمون):
ما نه برای کشور گشایی جنگیدیم، نه برای کم کردن روی صدام، نه برای رسیدن به قدس، نه حتی برای شهادت...
ما فقط برای جلب رضایت خدا جنگیدیم!
تمام توانم رو باید بذارم تا تحت ولایت خدا باشم...
اون وقت حتی اگر خدای ناکرده اشتباه هم بکنم؛ خدا با اسم جبارش جلوه می کنه و اون اشتباه منو جبران می کنه!
البته به شرط توبه و انابه...
بعدا نوشت:
در این طرح می خوام شرکت کنم. راستش ثوابش(صوابش؟) رو می خوام به عنوان هدیه ازدواجمون بدم به آقای همسر! بهترین هدیه برای خانومای خسیسی که مث من پول ندارن!خخخخخخ
جدا از شوخی، شروع طرح روز قبل از سالگرد ازدواجمونه! یعنی ما 22 تیر ازدواج کردیم. می دونم این از هرچیز دیگه ای بیشتر همسرمو خوشحال می کنه. هم این که من توی این شرایطم دارم ختم قران انجام می دم. هم یه جور ارتباط قلبی با شهداست. هم هدیه میشه به خودشون! :)
برای کسایی که به گردنمون حق دارن، چه پدر و مادر، چه همسر، چه دوست، چه فرزند، این جور هدیه ها رو بیشتر انجام بدیم!